خبرگزاری پانا+

 توجه خاص به استعدادهای درخشان به صورت تأسیس مدارس خاص برای تیزهوشان همواره در دستور کار دپارتمان های آموزشی تمام کشورها قرار داشته است.

بر اساس پژوهش های صورت گرفته در مرکز آموزش آکادمیک یورواجوکیشن،‌ وضعیت اقتصادی آموزش و پرورشِ کشورها، افزایش شمار دانش آموزان، رشد گسترده‌ی مدارس غیر دولتی و فقدان امکان تحصیل اقشار با درآمد متوسط در این مدارس و توجه همه جانبه به لزوم پیشرفت علمی و تکنولوژیکی در کشورها موجب شده است تا شیوه‌"جداسازی" دانش آموزان تیزهوش از دیگر دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.

مجموعه مطالعات انجام شده درباره آموزش و پرورش تیزهوشان در کشورهای اروپایی و آمریکا موید این مطلب است که برخلاف توصیه‌های سازمان یونسکو وابسته به سازمان ملل در مورد محیط های "فراگیر" برای آموزش، هیچ‌یک از کشورهای غربی و صنعتی در عمل از توجه خاص به تیزهوشان صرف نظر نکرده اند؛ بلکه برعکس، بر خلاف توصیه‌های تئوریک خود به دیگر کشورها، توجه خود به آموزش خاص برای تیزهوشان و استعدادهای برتر را در دستور کار خود قرار داده اند. به ویژه این توجه در ده سال اخیر به ویژه در اروپا کاملا چشمگیر بوده است. به طور مثال کانادا (هرچند شرایطش سخت است):
 مدارس نمونه یا تیزهوشان:در کاناداGifted Programرخی از مدارس کانادا اختصاص به دانش آموزان نمونه و تقریبا تیزهوش دارد، اما چون ظرفیت آنها محدود است، معمولا تبلیغات چندانی در زمینه نحوه ورود به آن مدارس یا دوره ها نمی شود و فقط والدینی که خود مایل هستند می توانند در جریان زمان و نحوه پذیرش ان مدارس قرار گیرند

.

 معمولا برخی از دانش آموزان به تشخیص معلم و مدیر، به یک روانشناس معرفی می شوند تا از آنان تست هوش بعمل آید و در صورت آوردن حد نصاب ، به مدارس نمونه معرفی می شوند. به عبارت دیگر شرط ثبت نام در مدارس تیزهوشان در کشور کانادا ، معدل نیست بلکه ،عملکرد آنان در تست هوش  و هوشبهر به دست آمده است .

 طبیعتا خیلی از دانش آموزان تیزهوش بر اثر عدم توجه مسئولین مدارس، سلیقه شخصی و حتی گاهی تفکرات برتری نژادی ، برای امتحان هوش معرفی نمی شوند .

 معمولا فرزندان معلمین و کارکنان آموزش و پرورش حتی بدون داشتن شرایط ویژه هم از شانس تحصیل در آن مدارس برخوردار می شوند. (یک سال به آن ها فرصت داده می شود و در صورتی که نتوانند هم پای بقیه دانش آموزان عمل کنند ، سال بعد از حضورشان در مدارس استعدادهای درخشان ممانعت به عمل می آید ) .

 در عین حال خانواده آنان می توانند با صرف حداقل 600 دلار، به هزینه شخصی خود ، و به کمک یک روانشناس خارج از مدرسه، از فرزند خود تست بعمل آورند و اگر حد نصاب لازم را آورد بدست به آموزش و پرورش معرفی نمایند.  

تنها حسن این روش برای ثبت نام ، عدم امکان دوپینگ کردن و آموزش های پیش از آزمون است . به عبارت دیگر ، فرد پذیرفته شده در مدارس استعدادهای درخشان ، توسط هوشبهر که یک عامل غیر قابل دوپینگ و تزریق است شناسایی و وارد این گونه مدارس می شود .

حالا در ایران:


نام مدرسه

علامه حلی از دانشمندان و علما شیعهٔ قرن هشتم هجری و متولد حله در عراق است و روایت شده که آنقدر تیزهوش بوده که در نه سالگی به مقام اجتهاد رسید. به دلیل تیزهوش بودن این عالم شیعه، نام وی را بر این مرکز آموزشی گذاشته‌اند. در هنگام نام‌گذاری این دبیرستان به نام او عدهٔ زیادی اعتراض کردند که چرا نام این دبیرستان باید نام یک عراقی باشد در صورتی که ایران عدهٔ زیادی تیزهوش و نابغه دارد اما جواد اژه‌ای ریاست وقت سمپاد گفته بود همان طور که علامه حلی از عراق به ایران مهاجرت کرد و توانست اندیشهٔ خود (شیعه) را در ایران گسترش دهد ما نیز امیدواریم که نخبگان ایران بتوانند اندیشه‌های ما را به جهان صادر کنند و نشان‌واره (لوگو) سمپاد هم بر همین اساس یعنی صدور اندیشه‌های جمهوری اسلامی به دیگر نقاط جهان طراحی شده‌است. این در جواب عده‌ای بود که این نشان‌واره و نامگذاری را به معنی صادر کردن تیزهوشان ایران به دیگر کشورها می‌دانستند یعنی همانطور که علامه حلی برای گسترش تشیع به ایران مهاجرت کرد نخبگان ایران هم باید برای صدور تفکرات جمهوری اسلامی به دیگر کشورها مهاجرت کنند در صورتی که منظور اژه‌ای این نبود.[۳]

دربارهٔ مدرسه

بخش عمده‌ای از معلمان و سایر کادر آموزشی این دبیرستان را فارغ‌التحصیلان آن تشکیل می‌دهند.

در سال‌های گذشته تعدادی از دانش‌آموزان این دبیرستان موفقیت‌هایی در مسابقات علمی (مانند المپیادهای علمی کشوری یا جهانی) به‌دست آوردند. این دبیرستان یکی از مراکز نخبه‌پرور دانش آموزی در سطح کشور است. موفقیت‌های علمی و پژوهشی این دبیرستان بسیاری از دانش‌آموزان را مشتاق شرکت در آزمونهای ورودی این دبیرستان کرده‌است.

مدالهای کسب شده در المپیادهای علمی جهانی توسط این دبیرستان از 180 مدال فراتر رفته‌است.


افتخارات

برخی معتقدند دبیرستان علامه حلی تهران معتبرترین دبیرستان قارهٔ آسیا است[۵]. معیار این اعتبار تعداد جوایز و افتخارات معتبر بین‌المللی است. این افتخارات عبارت‌اند از: کسب مدالهای المپیادهای جهانی ریاضی، فیزیک، شیمی، کامپیوتر، زیست‌شناسی و نجوم به اضافهٔ مسابقات جهانی روبوکاپ. دبیرستان علامه حلی تهران اولین دبیرستان شرکت کننده در مسابقات روبوکاپ جهانی بوده که موفق به کسب کاپ (مقام اول تا سوم) شده‌است. (رتبهٔ دوم در این خصوص متعلق به دبیرستان شهید اژه‌ای اصفهان است.) با این توضیح تعداد مدالهای المپیادهای جهانی دبیرستان علامه حلی تهران تا پاییز ۱۳۸۶ شامل ۱۱۸ مدال بوده‌است: ۳۴ طلا، ۵۱ نقره و ۳۳ برنز. تعداد کل مدالهای کسب شده توسط تیمهای المپیاد ایران تا این تاریخ (پاییز ۸۶) جمعاً ۲۸۳ مدال است که ۲۷۳ مدال آن توسط دانش‌آموزان سمپادی کسب شده.[۶]

بر این اساس، حدود ۴۲ درصد کل مدالهای کشور، توسط دبیرستان علامه حلی تهران کسب شده در حالی که هیچ دبیرستانی در قارهٔ آسیا تا کنون موفق به کسب ۱۱۸ مدال المپیاد جهانی نشده‌است.

از سال ۶۴ (سال تاسیس) تا سال ۸۹ بیشترین تعداد پذیرفته‌شدگان در مرحلهٔ مقدماتی و مرحلهٔ دوم دورهٔ باشگاه دانش پژوهان جوان و انتخاب تیم المپیاد هر ۶ المپیاد متعلق به دبیرستان علامه‌حلی تهران است. رتبهٔ بعدی مشترکاً متعلق به فرزانگان تهران و شهید اژه‌ای اصفهان است. (در آمار فوق روبوکاپ و المپیاد ادبی شمارش نشده‌است)[۷]

علاوه بر این دبیرستان علامه حلی با توجه به عناوین داخلی از جمله جشنواره خوارزمی، المپیادهای داخلی و رتبه‌های یک رقمی کنکور پرافتخارترین موسسهٔ آموزشی داخل کشور نیز هست.[۸]

در روز سه شنبه هفدهم شهریور ماه 1394 ، در همایش تحول بنیادین آموزش و پرورش با حضور وزیر آموزش و پرورش دکتر فانی ، دبیرستان علامه حلی تهران به طور رسمی ، عنوان پرافتخارترین دبیرستان آسیا را دریافت کرد.

اما معظل بزرگ:

ایران با توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ویژه‌ای که داشته، همواره جزو کشورهای پیشرو در خروج سرمایه‌های انسانی بوده است. ایران در کنار هند، چین، روسیه و ترکیه، از جمله مهمترین کریدورهای مهاجرت از کشورهای جنوب به شمال بوده است.

در سال 2010 کشورهای باربادوس، گویان و هائیتی بالاترین نرخ مهاجرت نیروی کار ماهر نسبت به کل جمعیت را داشته‌اند. در سوی مقابل، نسبت تعداد مهاجرین ماهرین به کل جمعیت در کشورهای عربستان، امریکا و ژاپن، پایین‌ترین رقم در میان کشورهای جهان بوده است. در این دوره زمانی، مهمترین کوریدور انتقال نخبگان و مخترین در جهان به ترتیب از کشورهای چین، هند و کانادا به سمت ایالات متحده امریکا بوده و در این دوره زمانی بیش از 107 هزار مبتکر و نخبه از این سه کشور به ایالات متحده مهاجرت نموده‌اند.

در همین دوره 1438 مبتکر و مبدع ایرانی نیز به امریکا مهاجرت نموده‌اند که پس از کشورهای چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و استرالیا، بزرگترین کوچ مهاجرت نخبگان به این کشور در آسیا و اقیانوسیه بوده است. دردناکتر آنکه این تعداد در دوره زمانی 2000-1990 در حدود 233 نفر اعلام شده است.

بازار کار همگن

اولین نشانه‌های بد شگون مهاجرت مغزها، در بازار نیروی کار کشور انعکاس می‌یابد. خروج متخصصین و تحصیل‌کردگان، رفته رفته از سهم نیروی کار با کیفیت در بازار کار کاسته و سهم نیروی کار غیر ماهر در نیروی کار شاغل افزایش خواهد یافت.

بسیاری از مطالعات انجام گرفته، ارزش اقتصادی مغزهای از دست رفته برای کشورها را محاسبه و کشورهای بازنده در این رقابت را مشخص نموده‌اند. اما موضوعی که بسیاری از این مطالعات از آن غافل بوده‌اند، تاثیرگذاری این نخبگان بر فرایند تولید علم، ارزش آفرینی و بهبود تولید و فعالیت‌های اقتصاد بوده است. مهاجرت نیروی انسانی با استعداد، تنها از دست دادن نیروی کار ماهر برای کشورهای جهان سوم نیست، بلکه این آینده و فرآیند پیشرفت کشور است که با خروج هر متخصص به تاخیر می افتد.

  کودک تیزهوش را چگونه تشخیص دهیم؟

سومین ستون این جدول، 10 کشور جهان را که بالاترین نرخ مهاجرت مبتکرین و مبدعین را داشته‌اند نشان می‌دهد. این نرخ نشان می‌دهد چند درصد مبتکرین و مبدعین هر کشور، در سایر کشورهای جهان حضور داشته و ابتکارات خود را در کشوری غیر از موطن اصلی خود به ثبت رسانده‌اند. هر چه این نرخ بالاتر باشد، تهی‌تر شدن کشور از نخبگان و افراد خلاق را نشان می‌دهد. همانگونه که مشاهده می‌شود تمامی 10 کشوری که در این رده‌بندی جای گرفته‌اند، کشورهای کمتر توسعه یافته و در حال توسعه می‌باشند.

متاسفانه ایران نیز در این رده‌بندی در جایگاه چهارم قرار گرفته و نرخ مهاجرت ایران نشان می‌دهد که در سال‌های 2000 تا 2010، بیش از 96 درصد ابداعات ایران، توسط ایرانیانی به ثبت رسیده است که در خارج از کشور حضور داشته‌اند. این نرخ یعنی محرومیت قطعی از منافع سرمایه‌های انسانی ارزشمندی که منابع کشور سال‌ها برای شکوفایی و بارور شدن آنها هزینه شده است.

قرار گرفتن در کنار کشورهای قحطی زده و جنگ زده، نشان می‌دهد که وضعیت نخبگان کشور، حال و روزی بهتر از کشورهای بحران زده نداشته است. چین علیرغم اینکه بالاترین تعداد مطلق در ارسال مهاجرین نخبه در جهان داشته، اما نرخ مهاجرت نخبگان در این کشورها کمتر از 17 درصد بوده و این موضوع نشان می‌دهد که بخش غالب مبدعین این کشور، در کشور خویش مشغول فعالیت بوده‌اند. این نرخ برای هند، 48 درصد، برای روسیه 25 درصد و برای اسرائیل 8 درصد بوده است.

بر خلاف ادعا‌هایی که فرار مغزها و نخبگان از کشور را مردود و از آن به عنوان گردش مغزها یاد می‌کنند، مشاهده می‌شود که گردش مغزها تنها مربوط به کشورهای توسعه یافته بوده و برخی از کشورها در این بازار به شدت زیان دیده و تنها نقش بازنده را ایفا نموده‌اند. بنابراین با نادیده گرفتن صورت مساله ای چنین مهم، نمی توان آثار منفی و تبعات غیرقابل جبران آن را به فراموشی سپرد.

البته باید به محدویت این آمارها نیز اشاره نمود. این نخبگان و مبدعین، تنها افرادی بوده‌اند که برای ثبت ایده و ابداع علمی خود به دنبال ثبت اختراع (پتنت) بوده‌اند. و صد البته نیازی به ذکر این موضوع نیست که فرایند توسعه و پیشرفت علمی کشورها را تنها نمی‌توان با استفاده از میزان پتنت‌ها سنجید. اما شکی نیست که این شاخص، علیرغم محدودیت‌های ذکر شده، یکی از مهمترین و پرکاربردترین معیارهایی که با استفاده از آن میزان دارایی های معنوی و فکر افراد و کشورها سنجیده می‌شود.